جنبش مقاومت حزب الله لبنان با اقدام اخیر خود برای مبارزه با رژیم صهییونیستی در صدد است تا پس از مدتی مقاومت را همزمان با مشارکت در صحنه سیاسی این کشور ادامه دهد.
"هـمـان گونه که صهیونیستها برای برپایی اسرائیل از هیچ کوششی دریـغ نـکـرده اند، ما نیز با جدیت تلاش خواهیم کرد تا اسراییل نـابـود شـود".
این سخن را "سید حسن نصرالله" دبـیـر کـل حـزب الـلـه، در اوائل سال 1999، در دیـدار بـا هـیـئتی از شخصیتها و نـمـایـندگان احزاب عربی و اسلامی مطرح کرد و آن زمانی بود که حدود دو مـاه از حمله اسرائیل به نیروگاههای برق می گذشت و در کشورهای عـربـی نیز، راهپیمایی هایی در حمایت از حزب الله و مبارزات آن بـرپـا شـد و رهبران و مسئولان عرب به منظور تایید و حمایت از ایـن حـزب بـه لـبـنان سفر کردند.
سید حسن نصر الله در برابر اعـضا و رزمندگان حزب الله با مشخص کردن مدت زمان معینی برای از مـیـان بـرداشـتـن اسـراییل می گفت: "مـبـارزه با اسرائیل هنوز به پایان نرسیده و پیروزیهای بزرگی در انـتـظار مـاست. از شـمـا میخواهیم فروتن و درعین حال محتاط باشید و روابط حسنه خـود را بـا جـنـبـش حـفـظ کـنید و از اختلاف و دو دستگی بـپرهیزید و نگذارید با ایجاد شکافی میان خود، اسرائیل از آن بهره بگیرد."
هستههای مرکزی حزب الله
جنبش حزب الله در اوایل سال های 1980 در لبنان ظهور کرد و به عمده ترین جنبش اسلامی در منطقه مبدل شد که مصمم به بیرون راندن نظامیان اسرائیلی از لبنان بود.
هـسـتـه اولـیه حزب الله و ساختار تشکیلاتی آن از اسلام گرایان،اعـضاء و نیروهای "حزب الدعوه" به رهنمود علامه سید محمد حسین فـضـل الـلـه، اتـحادیه دانشجویان مسلمان (شاخه دانشجویی حزب الـدعوه)، مسئولان جنبش امل، اعضای جنبش فتح (جریانی اسلامی که ابـوجـهـاد -خلیل الوزیر- آن را رهبری میکرد) و دیگر احزاب و از جـمـلـه حـزب کمونیست لبنان، تشکیل شد. به عبارت دیگر حزب الـلـه از تـمام جریانهایی که تحت تاثیر انقلاب اسلامی ایران و رهبر آن، امام خمینی(ره) قرار گرفته بودند، شکل گرفت.
کـسـانـی کـه از حـزب الـدعوه و جنبش امل وارد حزب الله شدند: عـبـارتـنـد از: سـیـد عباس موسوی ـ که در حمله هلیکوپترهای اسـرائـیـلـی به خودرو حامل وی در سال 1992 به شهادت رسید ـ، شـیـخ صـبـحـی طفـیلی، سید حسین موسوی، سید حسن نصرالله، سید ابـراهیم امین السید، شیخ حسین الکورانی، شیخ نعیم قاسم، شیخ مـحـمد یزبک، حسین خلیل، محمد رعد، محمد فنیش، محمود القاطی، مـحـمد الخفا (ابوسعید)، محمد یاغی (ابوسلیم).
همه این افراد بـعـدهـا عـهـده دار مـسئولیتهایی در حزب شدند و برخی از آنها هـمـچنان دربخشهای گوناگون حزب،مسئولیتهای مهمی دارند. شیخ راغـب حـزب نـیـز یـکـی از همین افراد بود که در سال 1984 به شـهـادت رسید. شیخ عباس حرب و همچنین شیخ عبدالکریم عبید نیز کـه در سـال 1989 از سـوی اسـرایـیـل ربوده شد، از جمله همین افراد به شمار میروند.
از جـنبش فتح نیز شماری زیادی از نیروها به حزب الله پیوستند کـه برجسته ترین آنها عبارتند از:عماد مغنیه، یکی از چهره های بـرجسته امنیتی حزب، ابوحسن سلامه (خضر سلامه)، مسئول امنیتی و نظامی حزب که در سال 1991 از سوی اسراییل به قتل رسید.
از حـزب کـمونیست نیز عبدالهادی حماده به حزب الله پیوست. او یکی از چهرههای فعال امنیتی درحزب الله به شمار میرفت.
تـشکیلاتی که بعدها نام "حزب الله " را به خود گرفت،از تمامی نـیـروهـا و هـواداران و شـاگـردان آنها به وجود آمد .
ایـن عـده با گروهها و نیروهای پراکنده در گوشه و کنار بیروت و نـاحـیـه جنوبی ارتباط داشتند و تمامی این گروهها و نیروها نـیـز خـواسـتـار مبارزه با رژیم اسرائیل بودند.
هـمـزمان با استقبال روز افزون داوطلبان از پادگانهای آموزشی ، بـسـیاری از این نیروها و سایر نیروها با گـروهها و تشکلهای پراکنده ارتباط برقرار میکردند و درمناطق گـونـاگـون تـحـت اشـغـال، به عملیات نظامی کاملاً محرمانه دست مـیزدند، به طوری که هیچ کس نمی دانست دیگران چه می کنند و هیچ دسـتـه و گـروهـی،از اقـدامـات دسته و گروه دیگر آگاهی پیدا نـمـیکـرد. بـرخـی ازعـملیاتها بدون آنکه کسی آن را هدایت و نـظارت کـنـد، اجرا می شد و برخی دیگر نیز با نامهای گوناگونی هـمـچـون "پـرچـم سـیـاه"، "سـربازان الله"، "هواداران انقلاب اسـلامـی"، "جـهاد اسلامی"، "انقلاب اسلامی فراگیر" و... به اجرا در مـیآمـد و پاره ای دیگر نیز به گونه ای اجرا می شد که کسی از آن خـبردار نمی شد. حزب الله در آستانه ورود هزاره جدید کمیته ای را مامور کرد تـا رویـدادهـا و جـزئیات عملیات نظامی آن زمان (1982 ـ 1983) را مـورد تحقیق و بررسی قرار دهد و به گونه ای مستند در تاریخ شکل گیری جنبش مقاومت، ثبت و ضبط گردد.
پـس از شهادت "شیخ راغب حرب" در سال 1984، سید عباس مـوسـوی و شـیـخ صـبحی طفیلی کانالی ارتباطی به منظور انتقال دیـدگاهها و رویکردهای جنبش به نسل بعدی وجود آوردند و از آن پس به عـنـوان حـلقه ارتباط گروهها و نیروهایی واردعمل شدند که این گـروهـها و نیروها بی آنکه نام ثابت و مشخصی داشته باشند، در این جریان اسلامی شرکت کرده بودند و به فعالیت می -پرداختند.
نخستین عملیات مقاومت
در پـایـان سـال 1983، در پـی عـملیات نظامی نیروهای مقاومت، اشـغـالـگـران اسـرائیلی از بیروت، الجبل و بخشی از جنوب عقب نـشـینی کردند. در این عملیات، علاوه بر جنبش امل که پایه و اساس تکشیل حزب الله بود، سایر احزاب لـبنانی نیز شرکت داشتند،اما عملیات مهمتری که سر و صدای آن در لـبـنـان و کـشـورهـای جهان پیچید، یک سلسله عملیات شهادت طلـبـانـه ای بود که اجرای آن به جریان اسلامی جدید ـ که انقلاب اسـلامـی ایـران سـرچـشـمـه آن به شمار میرفت ـ نسبت داده شد.
نـخـستین و سهمگین ترین عملیاتی که تا آن زمان علیه اشغالگران اسـرائـیـل به اجرا درآمد، عملیات شهادت طلبانه "احمد قصیر" در نـوامـبـر سـال 1982 بـود. ایـن عملیات نخستین واکنش شدید در بـرابـر اشـغـال و ادامـه آن به حساب می آمد و در واقع بیانگر چـگونگی رویارویی و کارزاری بود که ارتش رژیم اشغالگر اسرائیل پس از آن در لـبـنان با آن مواجه شد و نشان می داد نوع دیگری از مقاومت پا به عرصه وجود گذاشته است.
"شهید احمد قصیر"
در ایـن عـمـلیات، احمد قصیر با خودرویی حامل مواد منفجره به طرف مـقـر فـرمـانـدار نـظامی صور حمله کرد و بیش از 9 تن از نظامیان و افسران اسرائیلی را به هلاکت رساند،البته شماری از فـلـسـطینیان و لبنانیهای بازداشت شده در این ساختمان نیز جـان خـود را از دسـت دادنـد. در آن زمان هیچ کس مسئولیت این عـمـلیات را برعهده نگرفت و تا سال 1985 نام مجری این عملیات مـخفی ماند. در این سال بود که "حزب الله" هویت وگرایش وی را فـاش کرد. او احمد قصیر از روستای دیر قانون النهر بود.
"منطقه عملیاتی شهید احمد قصیر"
شـهـید شیخ راغب حرب که یـکـی از مـوثرترین چهرهها در بسیج و ترغیب افراد به مبارزه، با اسرائیل به شمار میرفت یکی از مهمترین شخصیتهای دینی بود که در چـارچـوب "حـزب الـلـه" به رشد و بالندگی نیروهای مقاومت کمک مـی کـرد. او بـسـیـار فـعال و پرکار بود و با الهام از انقلاب اسلامی ایران و امام خـمـیـنـی بنیانگذار این انقلاب در زمـینه سازی برای انقلاب، مسجد را به عنوان نقطه آغـازیـن شـکـل گـیری فعالیتها و اقدامات و محل برقراری روابط مـحکم و صمیمی با افراد پیرامون خود، برگزید.
حزب الله استراتژی مقاومت و مبارزه با اسرائیل
"مـبـارزه بـا اسرائیل" عبارتی است که حزب الله توانست با آن وارث احـزاب گـونـاگـون اعتقادی، کمونیستی، لائیک و ملی گرایی شـود که پیش از اشغال فلسطین شکل گرفته بودند. همچنان که این حـزب بـا همین عبارت توانست وارث تشکیلات و جنبشهای انقلابی پس از اشـغال، گردد. حزب الله پس از حمله اسراییل در سال 1982 و در پـی بـحـرانی شدن اوضاع به نفع رژیم صهیونیستی پا به عرصه وجـود نـهاد.
این حزب الله با پـایـداری در جـنگ با اسرائیل دستاوردها و موقعیتهای درخشانی را بـه دسـت آورد کـه در نتیجه آن بار دیگر توازن قوا در جنگ عـربـی ـ اسـرائیلی برقرار شد و نخستین شکست سخت و عقب نشینی برای رژیم صهیونیستی رقم خورد.
حزب الله، با موفقیت، گزینه دیـگـری غیر از گزینه سازش در برابر اسرائیل را مطرح میکند و آن گـزینه عبارت است از: ایستادگی،مقاومت واعتقاد به داشتن توانایی لازم برای شکست اسراییل و بازپس گیری حق و زمین.
شـیـخ صـبـحـی طفـیـلـی، دبیرکل پیشین حزب الله، با اشاره به اقـدامات اولیه برای شکلگیری این حزب میگوید:اوضاع نابسامان و بـه هـم ریخته بود و تجارت و سیاست و دین به هم آمیخته شده بـودنـد تا جایی که حتی برخی از بزرگان و مشایخ نیز به تجارت اشـتـغـال داشتند.در این هنگام بود که دربـاره پـایه ریزی جنبشی که از اصول خدشه ناپذیر اسلامی سرچشمه گـرفـتـه بـاشد و بتواند وضعیت موجود را تحت تاثیر قرار دهد، مشورتها و گفتگوهایی صورت پذیرفت.
حـمله هوایی اسرائیل در 4 ژوئن آغاز شد و دو روز ادامه یافت.در شـشـمین روز از این حمله بود که حمله زمینی نیز آغاز شد و نـیـروهـای اسرائیلی تا آستانه بیروت پیش رفتند و این شهر را بـه مـحاصره خود در آوردند. پس از آن، این نیروها به سمت شرق حـرکـت کـردنـد و بـحـمـدون را به تصرف درآوردند که در پی آن نـیروهای سوریه مجبور شدند تا بقاع عقب نشینی کنند و در آنجا مـجـددًا صـف آرایـی کنند
فـرمـاندهی این نیروها، این منطقه را به عنوان مرکز فرماندهی یـگـانـهـایـی که از بقاع وارد آن شده بودند،اعلام کرد و این یـگـانـهـا در سـه مـوقـعیت اصلی مستقر شدند: روستای بریتال، زادگـاه شـیـخ صـبـحی طفیلی، نخستین دبیرکل حزب الله: روستای الـنـبـی شیت، زادگاه شهید سید عباس موسوی، دومین دبیرکل حزب الـلـه کـه در سـال 1992 بـه شهادت رسید و همچنین زادگاه سید حـسـیـن موسوی، رئیس جنبش اسلامی امل که از جنبش امل به ریاست نـبـیـه بـری انشعاب کرد سپس در سـازماندهی نیروهای اولیه ای که در آینده پیکره "حزب الله" را تـشـکـیل داد، اما سومین مرکز استقرار نـیـروها، شهر بعلبک، زادگاه سید ابراهیم ایمن السید، نخستین سـخنگوی رسمی حزب الله پس از شکلگیری آن در سال 1985 بود.
بـا مـتوقف شدن حمله اسرائیل در مناطقی که از جنوب تا بحمدون و از آنـجـا تـا اطراف بـیـروت را در بر میگرفت، چنین به نظر رسـیـد کـه رویـارویـی با اشغالگران،با توجه به ناهماهنگی و نـاسـازگـاری نـیـروهـا برای ورود در جنگهای کلاسیک، باید شکل دیـگـری بـه خـود بگیرد. از این رو ماموریت نیروها در بـقـاع، بـه مـامـوریت دفاعی تبدیل شد تا در صورت گسترش حملات اسـرائـیـلـی ایـن نـیـروهـا بتوانند به حمایت و پشتیبانی از نـیـروهـای سـوری برخیزند. افزون بر این، وظیفه دیگری نیز به نـیـروهـا سـپـرده شد و آن آموزش و آماده سازی لبنانیها برای جـنـگـهـای چـریـکـی و آزادسـازی خاک خود بود. در همین راستا پـادگـانـهـای آموزشی زیادی در مناطق گوناگون به وجود آمد که مـهـمـتـریـن پـادگانهای آموزشی منطقه الشعری و جنتا در کنار روسـتـای البنی شیت بود. این منطقه در نزدیکی مرز شرقی سوریه قـرار دارد و همان جایی است که پادگانهای آموزشی جنبش امل در آن واقـع شده و این جنبش از همان زمان بود که بیشتر نیروها و هـواداران بقاعی خود را از دست داد و بر شمار هواداران "جنبش اسلامی جدید" که بعدها "حزب الله" نام گرفت، افزوده شد.
حزب الله؛ حال و چشم انداز
اکنون حزب الله جنبشی مشروع تلقی می شود که در دو حوزه مقاومت و سیاست فعالیت دارد. این جنبش همچنین با استفاده از ایدئولوژی پویا و دینامیک خود بر آن است تا با زنده نگهداشتن روحیه مقاومت با استفاده از کرسی مشروعیت آراء مردمی بر حق لبنان برای مقابله با اشغال و آزاد سازی سرزمین اشغالی و تاکید بر تمامیت ارضی این سرزمین تاکید کند.
از زمان عقب نشینی اسرائیل به این سو، گفته شده است که حزب الله برای مقابله با احتمال تجدید خصومتها، به ایجاد زیربناهای منظم و هماهنگ نظامی در منطقه مرزی پرداخته است و این نشان گر آینده نگری اساسی و تدورن استراتژی درست در این جنبش می باشد.
منبع: خبرگزاری مهر